Sunday, June 29, 2008

به وقت ِ تو



«به وقت ِ تو»

*

*

همه فوتبال دوست دارند، اما من دوست ندارم! اهل ورزش و نرمش نیستم! دوست دارم به وقت یک بازی هیجان­انگیز فوتبال یا مسابقه­ی کُشتی یک موزیک خوب بشنوم! یا همان وقت با کسی بنشینم و از پلان­های یک شعر خوب حرف بزنم! ر

*

به وقت یک مسابقه­ی فوتبال خاصه وقتی فینال جام جهانی باشد و آن هم بین مثلن «برزیل و آرژانتین» دوست می­دارم، یک فیلم مثل «آبی» ببینم! یا «بوی کافور، عطر یاس». یا فیلم زنده­گی شاملو اثر «بهمن مقصودلو». ر

*

به وقت یک مسابقه­ی فوتبال خاصه وقتی فینال جام حذفی­مان باشد و یک طرف تیم مورد علاقه­ام «اس اس» و یک طرف «پگاه گیلان» دوست دارم بخوابم و خواب یک جنگل ببینم که به دریا راه دارد! دوست دارم یک لیوان آب خنک بخورم! ر

*

به وقت یک مسابقه­ی فوتبال خاصه وقتی فینال جام برتر باشد، دوست دارم با دوستی به ساحل بروم و تن بشویم! اما تاکنون نرفته­ام و چه بد!!!! دوست دارم دست تو را بگیرم و... ر

*

به وقت یک مسابقه دوست دارم فقط و فقط فال «حافظ» بگیرم! او از «تو» بگوید و «من» از «تو». طُره را تاب مده تا ندهی بر بادم!! ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم!! ... ر

*

رویایی باشم به وقت شنیدن «مولویه» و موسیقی متن فیلم «فریدا کالو» نقاش سورئال مکزیکی!! عجب فیلمی­ست می­گویند!! اما شنیدن کی بُود مانند دیدن؟؟ رویایی باشم به وقت شنیدن ترانه­ای از «داریوش» با غزلی از «مولوی» و آهنگ و تنظیمی از «فرزین فرهادی» به اسم «تو نه چنانی که من­ام». ر

*

شما چه دوست می­دارید به وقت یک مسابقه؟ آیا می­خواهید مسابقه را ببینید و لذت ببرید؟ من که هرگز تحمل­اش را ندارم!! هرگز!! حیف نیست که وقت­ات را صرف­اش کنی؟ شاید حق با تو باشد!! حتمن با توست! ر

*

*

1387/4/10
*
*
____________
پرده بالا اثر سالوادر دالی



2 comments:

Anonymous said...

يك كامنت گذاشتم. نميدونم پريد يا ثبت شد...
خوشحالم كه بعد از اين همه مدت دوباره نوشتيد.
من هم يك سري از همن ها كه نوشتيد به علاوه "خواب" و آهنگ هاي سياوش قميشي.

MAHMOOD said...

زهرای عزیز

من موضوع برای نوشتن کم ندارم اما فرصت و وقت ندارم متاسفانه!! خوش باشی